با هم نگاهی خواهیم داشت به گوشیهای هوشمند انقلابی که علیرغم اینکه حرفهای جالبی برای گفتن داشتند اما باز هم شکست سختی را تجربه کردهاند.
هر ساله نام گوشیهای هوشمند زیادی را میشنویم که موفقیت و سود زیادی را برای شرکتهای سازنده به ارمغان میآورند، اما این سکه روی دیگری نیز دارد و گوشیهای هوشمند انقلابی زیادی هستند که شکست سختی را در بازار تجربه کردهاند. در این مطلب با هم نگاهی خواهیم داشت به گوشیهای هوشمند انقلابی که علیرغم اینکه حرفهای جالبی برای گفتن داشتند اما باز هم در کارزار گوشیهای هوشمند نتوانستهاند کار خود را به پیش ببرند و شکست سختی را تجربه کردهاند.
نوکیا N-Gage سال (۱۳۸۲)
اگر از طرفداران قدیمی صنعت موبایل هستید حتما دوران خوش نوکیا را در دهه ۸۰ شمسی به خاطر دارید. در آن زمان دنیا تازه با گوشیهای همراه آشنا شده بود و گوشیهای آن دوره با محصولاتی که این روزها میبینیم از زمین تا آسمان تفاوت داشت.
از طرف دیگر در آن زمان شاهد گسترش دسترسی کاربران به اینترنت نیز بودیم. این امر باعث شد تا محصولاتی نظیر Palm Treo با امکانات ویژه برای دسترسی کاربران به اینترنت معرفی شوند. جالب است بدانید در سال ۸۲ شاهد موفقیت کنسول بازی GameBoy Advance نینتندو نیز بودیم، اپل نیز با راهی کردن آیپاد امکان گوش فرا دادن به موسیقی با فرمت امپیتری را برای تمامی کاربران مسیر کرده بود.
این امر باعث شد نوکیا ایده جالبی را در ذهن تجسم کرده و اقدام به ساخت گوشی کند که تمامی این امکانات را یکجا در اختیار کاربر قرار میداد. گوشی نوکیا N-Gage نتیجه سودایی بود که نوکیا در سر میپروراند.
گوشی نوکیا N-Gage برای اولین بار حوالی مهر یا آبان سال ۸۲ بود که به عنوان یک گوشی هوشمند که میتواند فایلهای امپیتری را اجرا کرده و همزمان از اجرای بازیهای رایانهای نیز پشتیبانی کند راهی بازار شد. شوربختانه باید گفت این ایده نوکیا عملاً در گوشی نوکیا N-Gage نتوانست راهی به پیش ببرد.
نوکیا N-Gage به عنوان یک کنسول بازی حرف چندانی برای گفتن نداشت. جالب اینجاست که این گوشی انقلابی به لحاظ زیباشناختی نیز از بر و روی خوبی برخوردار نبود و از این محصول به عنوان یک گوشی همراه که به خوبی در دست جای بگیرد نمیشد استفاده کرد.
نوکیا برای راحتتر کردن تعامل کاربران با نسخههای اولیه نوکیا N-Gage یک هدست تعبیه کرده بود که کاربر باید بر روی گوش خود قرار میداد. این کار باعث میشد تا این گوشی حالت مضحکی در حین استفاده داشته باشد. امکان اجرای محتوای تصویری و صوتی نیز در نوکیا N-Gage به اندازهای که انتظار میرفت نبود و کاربر نمیتوانست موسیقی را به جلو یا عقب هدایت کرده یا اینکه یک آهنگ دلخواه را تکرار کند، امکان درست کردن فهرست موسیقیهای دلخواه نیز در نوکیا N-Gage میسر نبود.
تمامی این موارد دست به دست هم دادند و آبروی نوکیای N-Gage را در تمامی محافل فناوری بردند و این گوشی نتوانست جای خود را در دل منتقدین گوشیهای موبایل آن زمان باز کند.
نوکیا نیز که به خوبی متوجه اشکالات N-Gage شده بود سعی کرد در نسخههای بعدی این موارد را بر طرف کند، اما آب رفته به جوی را نمیتوان باز گرداند و نهایتاً در سال ۱۳۸۸ تولید نوکیا N-Gage متوقف شد. جالب است بدانید یکی از منتقدین معتبر صنعت موبایل که از نوکیا N-Gage دل خوشی هم نداشت، پس از خبر توقف تولید نوکیا N-Gage گفت امیدوار است هرگز روی این گوشی را دوباره نبیند!
بلکبری استُرم (سال ۱۳۸۸)
طرفداران گوشیهای بلکبری به خوبی میدانند که این شرکت ید طولایی در ساخت گوشیهای انقلابی دارد، اما تجربه نشان داده است در بیشتر مواقع گوشیهای انقلابی بلکبری در بازار با اقبال کاربران روبرو نمیشوند. در بین تمامی گوشیهای انقلابی شکست خورده بلکبری میتوان به بلکبری استرم اشاره کرد.
در سال ۱۳۸۸ بلکبری هنوز برای خود در صنعت موبایل برو و بیایی داشت و به لطف استفاده از صفحهکلید در گوشیهای هوشمند خود توانسته بود دل میلیونها کاربر را به دست بیاورد. اما در آن زمان تقاضا برای گوشیهای آیفون نیز رو به افزایش بود.
صفحهنمایش لمسی و همچنین بازیها و اپلیکیشنهایی که آیفون داشت باعث میشد تا کاربران بلکبری رفتهرفته به سمت آیفون تمایل پیدا کنند. این امر باعث شد تا بلکبری کمر به همت ساخت گوشی بزند که قرار بود کار آیفون را یکسره کند. نتیجه این تصمیم تولد گوشی هوشمند بلکبری استرم بود. گوشی بلکبری استرم در پاییز سال ۱۳۸۸ به صورت اختصاصی در اپراتور وِرایزون به عنوان رقیب آیفون راهی بازار شد.
بلکبری سعی کرد در این گوشی جدید خود صفحهکلید را در کنار صفحهنمایش لمسی تعبیه کند تا از این طریق علاقهمندان به گوشیهای لمسی و کاربرانی که با صفحهکلید فیزیکی عادت داشتهاند جذب بلکبری استرم شوند.
اما این ایده به درستی پیاده نشد و در نتیجه راه به جایی نبرد. سیستمعامل قدیمی BBOS اصلا برای تعامل با صفحه لمسی ساخته نشده بود، کلیدهای مکانیکی صفحهکلید گوشی نیز عملکرد خوبی نداشتند. به لحاظ نرمافزاری نیز احساس میشد که بلکبری در ساخت بلکبری استرم بیشتر از حد عجله به خرج داده است و سیستمعامل این گوشی دارای باگهای زیادی بود.
اما این موارد نتوانست جلوی علاقه کاربران بلکبری به محصولات این شرکت را بگیرد. جالب است بدانید در آن زمان نیویورک تایمز نقد منفی برای بلکبری استرم نوشت که با ایمیلهای جانبدارانه کاربران بلکبری روبرو شد. بحث و جدل بین منتقد نیویورک تایمز و کاربرانِش دو آتشه بلکبری بالا گرفت تا زمانی که کاربران رفتهرفته متوجه اشکالات موجود در بلکبری استرم شدند.
اگر از طرفداران گوشیهای بلکبری باشید حتما به خوبی میدانید که این روزها گوشیهای بلکبری سهم زیادی در بازار ندارند، گفته میشود شکست گوشی هوشمند و انقلابی بلکبری استرم در کارزار گوشیهای همراه یکی از دلایل اصلی وضعیت ناخوشایند فعلی بلکبری است.
گوشی آمازون فایر فون (سال ۱۳۹۳)
آمازون قبل از ساخت گوشی فایر فون توانسته بود به موفقیتهای زیادی در زمینه ساخت سختافزارهای مختلف بدست آورد. کتابخوانهای الکترونیک کیندل آمازون جای خود را حسابی در دل کاربران باز کرده بودند و خط تولید تبلتهای فایر آمازون نیز محصولات خوبی را راهی بازار میکرد. اکوسیستم فایر تیوی نیز چرخه خوب و قابل قبولی داشت. از طرف دیگر بازار پر مشتری گوشیهای همراه باعث شد تا آمازون نیز هوای ساخت گوشی هوشمند به سرش بزند.
گفته میشود که آمازون برای ساخت گوشی هوشمند چیزی حدود ۵ سال تحقیق کرده و در سال ۱۳۹۳ پس از پنج سال آزگار گوشی هوشمند فایر فون را رونمایی کرد. انصافا باید گفت آمازون فایر فون به لحاظ مشخصات سختافزاری بر روی کاغذ حرفهای زیادی برای گفتن داشت، ۵ دوربین، صفحهنمایش سهبعدی، سختافزار و نرمافزار لازم برای فناوری که آمازون از آن با نام فایرفِلای (FireFly) یاد میکرد قادر بود تا کالاها را شناسایی کرده و به سبد خریدار اضافه کند.
تمامی این موارد دست به دست هم دادند تا فضای مثبتی برای این محصول ایجاد شود و حتی منتقدین سختگیر فناوری نیز مدعی شدند که قصد خرید گوشی هوشمند انقلابی آمازون فایر فون را دارند.
جالب است بدانید کار به جایی رسید که بعضی از کارشناسان، مدعی شدند گوشی فایر فون میتواند آمازون را به یک اپل دیگر در صنعت فناوری تبدیل کنید. اما مدت زمانی که از رونمایی فایر فون گذشت و این گوشی انقلابی رسما راهی بازار شد مشخص گردید که کاربران عملاً علاقهای به خرید فایر فون ندارند.
از طرف دیگر همانگونه که شما بهتر از ما میدانید برای موفقیت یک گوشی تنها سختافزار حرف اول را نمیزند و گوشی باید به اپلیکیشن و نرمافزارهای تراز اولی نیز مجهز باشد، اما میانه گوگل و آمازون در آن زمان خوب نبود و کاربران سیستم عامل FireOS که بر روی فایر فون نصب بود امکان دسترسی به گوگلپلی استور را نداشتند، در نتیجه کاربران فایر فون عملا از دسترسی به نقشههای گوگل، جیمیل و سایر سرویسهای گوگل محروم بودند.
عدم تقاضا برای فایر فون به اندازهای کاهش پیدا کرد که آمازون پس از شش هفته از فروش این گوشی، قیمت آنرا کاهش داد. اما این تخفیف نیز نتوانست نظر کاربران را جلب کند و این امر باعث شد نقشهای که آمازون در طی ۵ سال برای ساخت گوشی همراه بکشد نقش بر آب شود و چیزی بیشتر از ۱۷۰ میلیون دلار برای سودای ساخت فایر فون، ضرر بر روی دست آمازون باقی بماند.
آمازون حدود یک سال پس از عرضه فایر فون، با توجه به عدم تقاضا برای این گوشی، چارهای ندید به غیر از اینکه جام شوکران را سر بکشد و خط تولید این گوشی انقلابی اما ناموفق را برای همیشه متوقف کند. پس از مدتی نیز آمازون رسما اعلام کرد که بابت ساخت فایر فون، نقره داغ شده است و دیگر هرگز رویای حضور در صنعت موبایل را در سر نخواهد پروراند.
اچتیسی فِرست (First)، (سال ۱۳۹۲)
گوشی هوشمند اچتیسی فرست که از آن با نام اچتیسی فیسبوک نیز یاد میشود داستان جالبی را در کارنامه گوشیهای اچتیسی رقم زد. حدود هفت سال پیش بود که اچسیتی برای ساخت گوشی اچتیسی فرست اقدام کرد و این فرآیند چیزی حدود ۳ سال به طول انجامید، در این بین شایعاتی نیز از عزم فیسبوک برای ساخت گوشی هوشمند به بیرون درز پیدا کرده بود. دلیل این امر نیز کاملاً منطقی به نظر میرسید. چرا که فیسبوک در آن زمان به عنوان محبوبترین اپلیکیشن در اندروید , iOS به حساب میآمد. به این ترتیب تصمیم فیسبوک برای حضور در بازار گوشیهای همراه و ساخت گوشی هوشمند که بتواند کار آیفون را یکسره کند از جانب فیسبوک پیشبینی میشد.
این صحبتها ادامه پیدا کرد تا اینکه در بهار سال ۱۳۹۲ فیسبوک رسماً گوشی هوشمند خود را معرفی کرد. همانگونه که انتظار میرفت فیسبوک برای ساخت این گوشی هوشمند از اچتیسی کمک گرفته بود. ماحصل این همکاری گوشی هوشمند اچتیسی فرست بود. این گوشی عملا نکته بارز و متفاوتی نداشت و تنها شاهد یک لانچر اختصاصی از جانب فیسبوک برای این گوشی بودیم که از آن با نام فیسبوک هُوم یاد می شد.
هدف فیسبوک از ساخت این گوشی، ایجاد بستری برای دریافت تمامی پیامهای مسنجر فیسبوک بر روی صفحه هوم گوشی بود، چت سریع با دوستان نیز در این گوشی از طریق ویژگی با نام Chat Heads تعبیه شده بود. این امکانات برای کاربران دسته اول فیسبوک که وقت زیادی از روز را در این شبکه اجتماعی بزرگ سپری میکنند کاملا جالب و مفید به نظر میرسد.
یکی از منتقدین وایِرد نیز در همین زمینه نوشت که پس از تلاشهای ناموفق شرکتهای مختلف، حضور فیسبوک را در صنعت موبایل باید مغتنم شمرد.
اما اوضاع آن چنان که پیش بینی میشد برای فیسبوک پیش نرفت و در نهایت این گوشی جدید نیز به جمع گوشیهای هوشمند انقلابی ولی ناموفق پیوست. داستان به این صورت بود که کاربران از لانچر فیسبوک بر روی گوشی هوشمند اچتیسی فرست استقبال نکردند.
این امر باعث شد هنوز یک ماه از فروش اچتیسی فرست نگذشته بود، این گوشی تخفیف خوبی ر ا شامل شود. اما تخفیف نیز نتوانست به فروش بیشتر این محصول کمک کند. در نتیجه دیری نپایید که فیسبوک نیز با فروش ناموفق گوشی اچتیسی فرست چارهای ندید به غیر از اینکه عطای حضور در صنعت موبایل را به لقایش ببخشید و از این بازار پررقابت و دشوار کنارهگیری کند.
مایکروسافت کین (Kin) (سال ۱۳۸۹)
مایکروسافت از آن دسته شرکتهایی است که از ابتدای معرفی گوشیهای هوشمند در این بازار حضور داشته است اما بخت در صنعت موبایل هرگز با مایکروسافت یار نبوده است و علیرغم اینکه مایکروسافت برای موفقیت در این صنعت پرسود به هر دری زده است باز هم تمامی درها را بسته دیده است. در بین تمامی بداقبالیهایی که مایکروسافت در صنعت موبایل با آنها روبرو شده ساخت گوشی هوشمند مایکروسافت کین، یکی از بدترین این موارد است.
این گوشی هوشمند که با اهداف بلندپروازانه و کاملا انقلابی راهی بازار شده بود اصلا نتوانست نظر کاربران را به خود جلب کند. جالب است بدانید گوشی هوشمند مایکروسافت کین اپلیکیشن به خصوصی نداشت اما به شبکههای اجتماعی پرکاربری نظری توئیتر، فیسبوک و مای اسپِیس دسترسی داشت. این گوشی به شبکه داخلی مایکروسافت برای ذخیره کرده عکسها و ویدئوها نیز متصل بود.
به این ترتیب میتوان گفت که گوشی مایکروسافت کین به جای یک گوشی هوشمند، برای حضور در شبکههای اجتماعی ساخته شده بود. تا اینجای کار، مایکروسافت کین مشکلی نداشت، اما این محصول نیز یک مشکل بزرگ داشت که به این راحتیها هم نمیتوان با آن کنار آمد و این مشکل بزرگ چیزی نبود به غیر از قیمت گزاف مایکروسافت کین.
از آنجایی که مایکروسافت کین، امکانات زیادی را به عنوان یک گوشی هوشمند در اختیار کاربر قرار نمیدهد قیمت گزاف این گوشی اصلا برای کاربران توجیه نداشت. از طرف دیگر بیشتر نوجوانان در شبکههای اجتماعی حضور زیادی و فعالی دارند، قیمت مایکروسافت کین برای قشر نوجوان نیز گران و سنگین به نظر میرسید.
البته در عمل مشخص شد که نوجوانان نیز علاقهای به مایکروسافت کین نداشتند. تمامی این موارد دست به دست هم دادند تا مایکروسافت پس از حدود ۶ هفته پس از عرضه مایکروسافت کین، این گوشی هوشمند انقلابی را کنار بگذارد. بد نیست به این نکته نیز اشاره کنیم که مایکروسافت با آنهمه توان و قدرتی که در اختیار داشت تنها توانست ۵۰۰ دستگاه از گوشی کین را به فروش برساند!
گفته میشود که استراتژی نادرست مایکروسافت باعث این رسوایی و عدم موفقیت مایکروسافت کین در بازار بوده است.
موتورولا Rokr سال (۱۳۸۴)
اگر از کاربران قدیمی گوشیهای همراه باشید حتما به خاطر دارید که حدود ۱۲ سال پیش، موتورولا و اپل به عنوان حاکمان بلامنازع صنعت الکترونیک به حساب می آمدند. موتورولا نیز در آن زمان فروش خوبی را از گوشیهای خود تجربه میکرد. در این زمینه به گوشی خوشفروش موتورولا Razr میتوان اشاره کرد. اپل نیز توانست با موفقیتی که در فروش آیپاد بدست آورده بود به با ارزشترین شرکت در دنیا تبدیل شود. این موارد باعث شد تا اپل و موتورولا برای عرضه یک گوشی هوشمند با یکدیگر همپیمان شوند.
محصول این همکاری گوشی هوشمند موتورولا Rokr بود، جالب است بدانید در آن زمان این گوشی، اولین گوشی هوشمندی بود که به صورت پیشفرض از آیتیونز بهره میبرد. مدیر عامل وقت موتورولا نیز انتظار داشت که کاربران عاشق موتورولا Rokr شوند.
از موتورولا Rokr به عنوان یک گوشی تمامی عیار برای برقراری ارتباطهای تلفنی و پخش موسیقی یاد میشد. اما در عمل مشخص شد که موتورولا Rokr آنقدر هم که گفته میشود قادر نیست نیاز کاربران را پاسخ دهد. شخص استیو جابز در مراسم معرفی آیتیونز، گوشی موتورولا Rokr را نیز رونمایی کرد و در حین رونمایی مشخص شد که این گوشی تعامل خوبی با کاربر ندارد.
در کنار این مورد، موتورولا Rokr به لحاظ سیستمعامل نیز ضعیف طراحی شده بود و کاربران تنها قادر بودند تا ۱۰۰ آهنگ را بر روی گوشی ذخیره کنند، در صورتی که گوشی توانایی ذخیره تعداد آهنگ بیشتری را داشت. فرایند انتقال آهنگها به گوشی نیز کار سخت و دشواری بود. موتورولا نیز سعی کرد در نسخههای بعدی این مشکلها را حل کند اما عمر موتورولا Rokr به دنیا نبود. این گوشی هوشمند انقلابی افتضاح و شرمندگی را برای اپل و موتورولا به دنبال داشت.
گوشی پیکچِر فون اِیتی اند تی (Picturephone) (سال ۱۳۴۳)
این گوشی که تاریخ ساخت آن به عهد دقیانوس باز میگردد حدود نیم قرن پیش وعده تماس ویدئویی را به کاربر میداد. البته انصافا باید گفت به لحاظ ظاهر با توجه به ابعاد و عملکرد نمیتوان به پیکچر فون نام گوشی را نسبت داد و این محصول بیشتر شبیه یک پروژه تحقیقاتی بود. پروژه تحقیقاتی که برای ایتی اند تی بسیار هم گران تمام شد.
اولین پیچکر فون در سال ۱۳۴۳ در یک نمایشگاه به معرض دید عموم قرار گرفت. جالب است بدانید استنلی کوبریک، کارگردان فقید سینما، از پیچکر فون برای استفاده در قسمتهایی از فیلم معروف ادیسه فضایی ۲۰۰۱ الهام گرفت.
در بروشورهایی که برای این محصول طراحی شده بود ادعا میشد که پیچکر فون قرار است آینده صنعت تلفنِ آن زمان را متحول کند. اما عمر سرویس تلفن ویدئویی ایتی اند تی نیز به دنیا نبود و این پروژه جالب و جسورانه به تاریخ سپرده شد.
بد نیست بدانید در سال ۱۳۴۹، پیچکر فون تنها ۵۰۰ مشترک برای استفاده از این سرویس تلفن ویدئویی داشت. دلیل عدم استقبال از پیچکر فون نیز کاملا روشن بود. این محصول بیش از اندازه بزرگ و جاگیر بود، از طرف دیگر هزینه زیادی را نیز برای کاربر به دنبال داشت. ایتی اند تی پس از عرضه پیکچر فون و عدم موفقیت این محصول، در سال ۱۳۶۹ نیز تلاش نافرجام دیگری را برای عرضه سرویس تلفن ویدئویی انجام داد.
ایده سرویس تلفن ویدئویی در نهایت توسط اسکایپ جامه عمل به خود پوشاند و توانست میلیونها کاربر را جذب خود کند. یکی از ویژگیهای بارز اسکایپ، رایگان بودن این سرویس است. حدود هفت سال پیش نیز اپل سرویس فیستایم را معرفی کرد، این سرویس نیز عملاً امکان گفتگوی ویدئویی را بین دو طرف میسر میسازد.
پس از اینکه گوشیهای همراه با استقبال زیاد از جانب کاربران روبرو شدند، شرکتهایی که در عرصه فناوری فعال نبودند نیز سعی کردند از این آب گل آلود ماهی بگیرند و بخت خود را در بازار گوشیهای همراه هوشمند آزمایش کنند.
این امر باعث شد تا شاهد معرفی گوشی ESPN باشیم. از آنجایی که ESPN در ساخت گوشیهای هوشمند تخصص نداشت برای ساخت گوشی ESPN از سانیو کمک گرفت.
اگر از طرفداران ورزش هستید حتماً نام ESPN به گوش شما خورده است، این شبکه ورزشی ید طولایی در پخش برنامههای ورزشی دارد. ESPN برای گوشی جدید خود تبلیغات زیادی نیز انجام داد.
جالب است بدانید از همان ابتدا ESPN برای گوشی خود دندان تیز کرده بود تا سود کلانی به جیب بزند، در نتیجه این گوشی با قیمت ۴۰۰ دلار راهی بازار شد، دسترسی به سرویسهای ورزشی که در این گوشی تعبیه شده بود نیز به مدت ۱۰۰ دقیقه، چیزی حدود ۳۵ دلار در ماه برای کاربر آب میخورد. در این سرویسها خبری از تعرفههای نیمبها در روزهای تعطیل و همچنین سرویسهای رایگان شبانه نیز نبود.
میتوان گفت ESPN بر روی علاقه طرفداران ورزش حساب زیادی باز کرده بود و با خود فکر میکرد مردان علاقهمند به خبرهای ورزشی حاضر هستند برای اینکه در هر لحظه در جریان اخبار و گزارشهای ورزشی قرار بگیرند چنین مبلغ گزافی را برای خرید گوشی ESPN و سرویسهای این گوشی پرداخت کنند.
امکانات و سرویسهای تعبیه شده در گوشی ESPN باعث شد تا در ابتدا این گوشی نظر متخصصین و منتقدین صنعت موبایل را نیز به خود جلب کند. اما در نهایت گوشی ESPN نتوانست نظر کاربران را آنگونه که باید و شاید به خود جلب کند.
در نتیجه ESPN پس از گذشت چیزی حدود ۹ ماه از معرفی گوشی ESPN، خط تولید این گوشی را تعطیل کرد. در سال ۱۳۸۵ مجله بیزنسویک اعلام کرد که ESPN توانسته است ۳۰ هزار مشترک برای برای گوشی ESPN جذب کند، از طرف دیگر ESPN برنامه داشت تا ۵۰۰ هزار مشترک برای سرویسهای گوشی ESPN جذب کند تا از این طریق هزینههای این سرویسها جبران شود.
در این زمینه بد نیست به این نکته نیز اشاره کنیم که استیو جابز فقید در خصوص گوشی ESPN به مدیر ESPN گفته بود که این گوشی احمقانهترین ایدهای است که تاکنون دیده است و به وی توصیه کرده بود به جای حضور در صنعت موبایل، به دنیای ورزش باز گردد.
انصافا باید گفت سامسونگ کار خود را در زمینه ساخت گوشیهای هوشمند به خوبی بلد است و اگر از گلکسی نوت ۷ بگذریم، سایر گوشیهای این شرکت با اقبال کاربران روبرو شدهاند. اما سامسونگ نیز ایدههای جاهطلبانهای را برای ساخت گوشی هوشمند داشته است که اشاره کردن به آن خالی از لطف نخواهد بود.
گوشی گلکسی بیم که در سال ۱۳۹۱ از جانب سامسونگ معرفی شد، را میتوان گوشی انقلابی دانست که با شکست سختی در بازار روبرو شد. این گوشی در واقع همان گوشی گلکسی اس ادوَنس بود که در داخل آن یک پروژکتور پیکو (Pico) تعبیه شده بود.
سامسونگ احساس میکرد کاربران از اینکه گوشی هوشمندی داشته باشند که به کمک آن بتوانند تصاویر را بر روی پرده نمایش مشاهده کنند استقبال خواهند کرد. در تبلیغات این گوشی نیز سامسونگ زیاده روی کرد و عملکرد پروژکتور گلکسی بیم را بیشتر از آن چیزی که وجود داشت به نمایش گذاشت.
یکی از مدیران ارشد سامسونگ نیز در خصوص گلکسی بیم مدعی شد این گوشی اختیار و آزادی عمل را برای کاربران به ارمغان خواهد آورد. البته همانگونه که مشخص است، ارمغان گلکسی بیم چیزی به غیر از حجم بزرگ، قیمت گزاف و تصویری محو و تاریک برای پروژکتور این گوشی نبود. به لحاظ فنی نیز در گلکسی بیم شاهد نسخهای قدیمی از اندروید بودیم که کاربران را نمیتوانست راضی نگه دارد.
تمامی این موارد دست به دست هم دادند تا شاهد عدم استقبال کاربران از گلکسی بیم باشیم. در کمال تعجب، سامسونگ پس از شکست گلکسی بیم، دست از سر این گوشی بر نداشت و در سال ۱۳۹۳ نسخهای جدید از گلکسی بیم را راهی بازار کرد.
اما این گوشی جدید نیز راهی به پیش نبرد و باعث شد تا گلکسی بیم در فهرست گوشیهای انقلابی قرار بگیرد که علیرغم داشتن حرفهای زیاد، عملاً نظر کاربران را به خود جلب نکند.
به لحاظ فنی، پروژه آرا (Ara) را نمیتوان یک گوشی هوشمند دانست. البته همانگونه که حتما در جریان هستید، این پروژه در نطفه خفه شد و روی بازار را ندید.
در سال ۱۳۹۲ موتورولا که در آن زمان به عنوان قسمتی از گوگل به حساب می آمد اعلام کرد که بر روی ساخت یک گوشی هوشمند با طراحی ماژولار کار میکند، این پروژه در آن زمان با نام پروژه آرا نام گذاری شد، قرار بود قطعات این گوشی همانند لوگو در کنار یکدیگر قرار بگیرد و کاربر بتواند گوشی هوشمندی را با توجه به نیازی که دارد سر هم کند.
برای نمونه کاربری که نیاز به یک گوشی با دوربین قدرتمند دارد میتوانست از یک ماژول قدرتمند دوربین برای گوشی استفاده کند و سایر قسمتهای گوشی را ارتقا ندهد، یا کاربرانی که نیاز به سرعت زیاد دارند، از یک پردازنده پرسرعت در گوشی استفاده کنند. انصافا باید گفت در بین تمامی گوشیهایی که از آنها یاد کردیم، ایده پروژه آرا انقلابیتر نسبت به بقیه به نظر میرسد.
این امر باعث شد پس از معرفی پروژه آرا، متخصصین و کارشناسان صنعت موبایل از این پروژه تعریف و تمجیدهای زیادی داشته باشند. پروژه آرا کاربر را قادر میساخت تا میزان باتری بیشتری را بسته به نیاز خود برای گوشی در نظر بگیرد یا اینکه صفحهنمایشی با رزولوشن کمتر را برای گوشی انتخاب کند تا از این طریق مصرف باتری گوشی کاهش پیدا کند.
اما با کمال تاسف باید بگوییم که این رویا نیز هرگز جامه عمل نپوشید. افرادی که بر روی این پروژه کار میکردند نیز اکنون مشغول به کارهای دیگری هستند و فعلا خبری از پروژه آرا در کار نیست.
در این بین به این نکته نیز باید اشاره کرد که پروژه آرا پتانسیل خوبی دارد و چه بسا با مدیریت و نظارت بیشتر، در آینده شاهد خبرهای بیشتری از گوشی تولید شده در این پروژه باشیم. لازم به ذکر است که الجی نیز سال پیش با ایده گوشی ماژولار در جی ۵ راه به جایی نبرد و به در بسته خورد، با این حساب ایده گوشی ماژولار همچنان در هالهای از ابهام به سر میبرد.